کمپانی فورد در سال ۱۹۰۳ توسط هنری فورد تاسیس شد. این کمپانی تمرکز خود را بر روی تولید انواع خودرو گذاشت و به تولید انواع خودروهای شخصی، باری و لوکس پرداخت. این کمپانی بخشی از سهام شرکت خودروسازی ژاپنی مزدا و استون مارتین را خریداری کرد و مدتی مالک شرکت خودرو سازی سوئدی ولوو بود.

این کمپانی که دفتر مرکزی آن در میشیگان می باشد هم اکنون بیش از ۲۱۳هزار نفر کارمند در بخش های مختلف دارد و مالک بیش از ۹۰ کارخانه در سراسر جهان برای تولید قطعات خودرو است.

فورد محصولاتش را تحت برندها و عناوین مختلفی تولید کرده است و عبارتند از: فورد، لینکلن، مرکوری، جگوار، استون مارتین، مزدا، ولوو، لندرور، رنجرور، چانگان و ادسل.

همچنین بزرگترین خودروسازی چین یعنی چانگان جوینت ونچر کمپانی فورد است و در بخش هایی همچون طراحی بدنه و موتور وام دار این شرکت می باشد. به همین خاطر محصولات چانگان در آمریکا توسط فورد به فروش می رسد و دفاتر مرکزی و طراحی چانگان علاوه بر شانگهای در میشیگان آمریکا مستقر است.

از سال ۱۹۹۰ میلادی پروسه مدیریت دانش تحت عنوان تکرار بهترین روش با دقت در سراسر شرکت دنبال شد.

Best-Practice Replication

این فرایند به صورت دقیق تعریف شده و قابل اندازه گیری و معیار سنجی است و محورهای اصلی آن عبارتند از:

۱- به اثبات رساندن اقدامات ارزشمند

۲- اصلاح ارزش افزوده سازمان

۳- بررسی وضعیت ها و فرایند بوسیله ثبت دقیق گزارش ها و استقرار خط مشی ها و شیوه های مدیریتی

در رکود اقتصادی بزرگ اواخر سال ۱۹۸۰ دیل مک کیهان مدیر عملیات وسایل نقلیه شرکت معتقد بود برای پیشرفت شرکت باید از اهرم دیگران استفاده شود و دانش و مهارت آن ها را به کار گرفت.

از همانجا هسته اصلی مدیریت دانش در این کمپانی شکل گرفت و با گذشت زمان ، تیم اصلی به یک گروه اصلی متشکل از چهار نفر تبدیل شد ، اما روند تکثیر ادامه یافت. این تیم به ضبط دانش در قالب استاندارد ادامه داد و آن را از طریق پست الکترونیکی ، نمابر و در نهایت ایمیل ارسال کرد. این تیم بازخوردها را جمع آوری و ماتریسی از آن را تکرار کرده و ارزش تجمعی آن را ثبت می کرد.

با ظهور و در دسترس تر شدن اینترنت امکان ثبت رخدادها راحت تر شد و از کارمندان خواسته شد تا آگاهی خود را ثبت کنند. اما قسمت سخت انجا بود که کارمندان باید تشخیص می دادند کدام بخش از دانسته های شان برای دیگران ارزشمند است.

تیم مدیریت دانش در فورد معتقد بود تیم اصلی باید اطلاعات و ارزش را مدیریت کند و افراد دانش را مدیریت کنند.

اهداف برنامه مدیریت دانش فورد ایجاد فرآیندهای مشترک ، استاندارد و بهبود یافته است.  تیم مدیریت دانش تلاش می کند تا یاد بگیرد چه کسی کار بهتری انجام می دهد ، این کار را با دیگران به اشتراک می گذارد و از همه آنها می تواند در حمایت از استراتژی های اصلی در شرکت ، مانند ایمنی ، کیفیت ، تحویل ، هزینه ، روحیه و محیط کمک بگیرد.

پورتال اینترانت فورد به گونه ای طراحی شده است که افراد را به سرعت به سمت منابع اطلاعات و دانش مورد نیاز خود در صورت نیاز سوق دهند.

در فورد ، جوامع عملی به طور طبیعی گروه هایی از افراد هستند که کارهای مشابهی را انجام می دهند و از نظر جغرافیایی پراکنده هستند.

با استفاده از تکرار بهترین روش ، بخش های مختلف شیوه های اثبات شده ای را که باعث پیشرفت فرآیند کسب و کار شده است ، به اشتراک می گذارند. این شیوه ها از طریق برگه های تصویر ، کلیپ های ویدیویی و مستندات به اشتراک گذاشته می شود. اما کلید موفقیت سنجش ارزش انتقال دانش و همانندسازی های حاصل از آن بود. سیستم تخصص یاب در حال حاضر در فورد با دقت به ثبت اطلاعات مربوط به متخصصین می پردازد و هنگام نیاز آن ها را به راحتی فراخوانی می کند. هر بخش از سازمان اصلی لیستی از متخصصان دارد که معمولاً از صفحه اصلی آنها در دسترس است. بسته به سازمان ، برخی جزئیات مربوط به تجربیات و تخصص فرد را ثبت کرده و دارند. این امر بخصوص در سازمانهای تحقیق و توسعه محصول رواج دارد. پورتال سازمانی برای کمک به شناسایی موقعیت ها به صورت نمودارهای سازمانی و مرتبط وجود دارد. فورد دارای سیستم های بسیاری برای پشتیبانی تصمیم گیری است و بیشتر آنها توسط تحلیلگران امور مالی و کیفیت هدایت می شوند. و به مهندسی دانش بنیان سیستم می پردازد.

گفته كوچین یکی از عوامل کمپانی فورد، مدیریت محتوا بسیار مهم است و كمبود محتوا یكی از دلایل تکرار تلاش یا اشتباهات است. بنابراین ، در فورد ، مدیریت محتوا فرآیندی کاملاً مشخص برای هر اسنادی است که در نهایت در اینترانت آن قابل جستجو است. یک فرایند کنترل دقیق نیز حاکم است که هر کسی را که نیاز به مطلبی در مخزن مرکزی یا پایگاه داده شرکت دارد ، راهنمایی می کند. هر مطلب برای پیوستن به دستورالعمل های دائمی و پرتکرار با روش های گوناگون بررسی می شود و سیاست های حفظ اسناد در آن اعمال می شود. فقط اسناد ثبت شده صحیح و دارای طبقه بندی مناسب توسط موتور جستجوی شرکت قابل جستجو هستند.

در حال حاضر تصمیم گیری در فورد با دقت بسیار زیادی صورت می گیرد و در صورتی که سیستم تصمیم گیری نتواند برآورد دقیقی از مقدار پیشرفت ارائه کند به هیچ وجه اقدام عملی صورت نمی گیرد. هر کسی که در مجموعه مشغول است بدون در نظر گرفتن بخش همکاری باید معیارهایی داشته باشد که نشان دهد چگونه به بهبود تجارت کمپانی کمک می کند. این پیشرفت لزوما مالی نیست. ممکن است از نظر زمانی و یا سایر مسائل باشد که البته همگی در نهایت اثر مالی دارند و یا قبل تبدیل به آورد مالی خواهند بود.

در موارد متعدد این سیستم باعث بهبود وضعیت شرکت و صرفه جویی در هزینه ها شده است. مثلا بخش ایمنی و بهداشت شغلی فورد با اندازه گیری دقیق به این نتیجه رسید که در اثر تصادفات به ازای هر ۲۰۰۰۰۰ ساعت کار به طور متوسط ۷.۴ تصادف رخی میدهد که باعث هدر رفت زمان و آسیب مالی می شود. اما با بهبود فرایند ها و ارتقاء سیستم ها در سال ۲۰۰۲ این رقم به ۱.۹ تقلیل پیدا کرد که تاثیر بسزایی در صرفه جویی زمان و هزینه داشت.

اندازه گیری کیلومتر دفتر برنامه مدیریت دانش فورد اگر نتواند پیشرفت را اندازه گیری کند ، جامعه عملی را راه اندازی نمی کند. هر کسی که کار می کند ، صرف نظر از اینکه در چه سازمانی قرار دارد ، باید معیارهایی داشته باشد که نشان دهد چگونه آنها در حال بهبود تجارت هستند. این پیشرفت لزوماً به دلار نشان داده نمی شود. در واقع ، جوامع عملیاتی 50 به علاوه فورد در مجموع بیش از 200 روش اندازه گیری پیشرفت را شناسایی کرده اند. کمتر از 20 دلار به دلار است. اکثر جوامع پس اندازها را با بهبود درصد ، شاخص های رضایت مشتری ، کاهش میزان تصادفات و بهبود زمان چرخه بیان می کنند. دفتر برنامه می داند که اینها می توانند به دلار تبدیل شوند. با این حال ، این تمرکز بر نشان دادن ارزش برای کاربران در معیارهای خود است ، که ممکن است از نظر مالی بیان نشود. این پیشرفت ها در نهایت آبشار پیدا می کنند و به عنوان یک پیشرفت کلی به نتیجه می رسند.

در سال 1998 دفتر ایمنی و بهداشت شغلی فورد اندازه گیری کرد که به ازای هر 200000 ساعت کار به طور متوسط ​​7.4 تصادف رخ می دهد که منجر به از دست رفتن زمان می شود. در سال 2002 به طور متوسط ​​1.9 تصادف بوده است.

همچنین در جا به جایی خودروها با دقتی که در مدیریت دانش اعمال شد توانستند راندمان را بالا برده و باعث افزایش سود شرکت در تحویل نهایی خودرو به مشتری شوند.

در مجموع کمپانی فورد با اعمال مدیریت دانش در اوایل دوره پیدایش اینترنت توانست کیفیت محصولات خود را تا ۱۸درصد افزایش دهد و ۱میلیارد دلار در هزینه های مربوط به گارانتی محصولات صرفه جویی کند.

هم اکنون فورد از سیستم مدیریت دانش proprofs استفاده می کند.

این سیستم مدیریت دانش از قابلیت های متعددی برخوردار است که در ویدیو ضمیمه توضیحات آن وجود دارد.
مزایای این سیستم به صورت خلاصه: امکان استفاده تحت وب-پشتیبانی از چند زبان-امکان انتخاب و شخصی سازی قالب- امکان ذخیره سازی سند – سرچ قوی و ساده و گزارشات نموداری-کاربر پسند- امکان استفاده در موبایل و تبلت

معایب اصلی این سیستم محدودیت استفاده برای ایرانی ها به دلیل مشکلات تحریم و ارزش پایین پول ایران-سیستم روی سرور سازنده اجرا می شود و امکان استفاده لوکال ندارد.